تفسیر گویان

  • تفسیر امام خمینی (ره)

      اختلافات زبانی قبل از اينكه دنباله آن مطلب را عرض كنم، مطلبى را بايد عرض كنم كه شايد هم مفيد باشد و هم لازم؛ و آن اين است كه گاهى وقتها اختلافاتى كه بين اهل نظر و اهل علم حاصل مى‌شود، براى اين است كه زبانهاى يكديگر را درست نمى‌دانند. هر طايفه‌اى يك زبان خاصى دارند. نمى‌دانم اين مثل را شنيده‌ايد، كه سه نفر بودند: يكى فارس بود، يكى ترك بود، يكى عرب، اين‌ها راجع به ناهارشان كه چه بخوريم بحث كردند، فارس گفت: «انگور مى‌خوريم». عرب گفت: «خير عِنب مى‌خوريم». ترك گفت: «خير ما اين‌ها را نمى‌خوريم، ما اوزوم مى‌خوريم». اين‌ها اختلاف كردند براى اينكه زبان يكديگر را نمى‌دانستند. بعد مى‌گويند يكى آمد و رفت انگور آورد، همه ديدند كه يك چيز است، يك مطلب، در زبانهاى مختلف. يك مطلب است، اما زبانها مختلف است در آن. فلاسفه، مثلًا يك زبان خاص به خودشان دارند، اصطلاحاتى [مخصوص‌] خودشان دارند، زبان عرفا هم خاص به خودشان است و اصطلاحات [آنها] خاص خودشان است. فقها هم اصطلاحات خاص به خودشان دارند. شعرا هم يك زبان خاص شعرى دارند؛ و زبان اولياى معصومين- عليهم السلام- هم يك طورى است كه بايد ببينيم اين سه- چهار طايفه كه با هم اختلاف دارند،…

  • تفسیر امام خمینی (ره)

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ از صحبتهاى سابق يك مطلب ديگر هم استفاده مى‌شود؛ و آن اينكه اين باى بِسْمِ اللَّهِ باى سببيت، آن طور كه اهل ادب مى‌گويند نيست. اصلًا فاعليت حق از باب سببيت و مسببيت نيست، عليت و معلوليت هم نيست. بهترين تعبيرش همان است كه در قرآن واقع شده است كه گاهى ظهور: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ؛ و گاهى «تجلى» تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ [تعبير كرده است؛] و اين غير از قضيه سببيت و مسببيت است، كه در سببيت و مسببيت، يك تمايلى كه مقتضى نيست در ذات حق تعالى با موجودات، [مفروض است‌]. از اين جهت يا بايد سببيت را يك معناى توسعه دارى حساب بكنيم كه تجلى و ظهور را هم شامل بشود، يا در اينجا بگوييم كه با، باى سببيت نيست. بگوييم: «بِاسْمِ اللَّهِ» كذا، يعنى بِظُهُورِهِ كذا، بِتَجلّيهِ‌ كذا. يا بگوييم: الْحَمْدُ «بِاسْمِ اللَّهِ»، نه از باب اينكه حمد مسبب است حتى از براى اسم؛ و تعبير به سببيت و تعبير به عليت هم من يادم نيست كه در كتاب و سنت واقع شده باشد. اين يك تعبير فلسفى است كه در لسان فلاسفه واقع شده. من در كتاب و سنت يادم نيست كه عليت،…

  • تفسیر امام خمینی (ره)

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ صحبت در اين بود كه اين بِسْمِ اللَّهِ متعلق به چيست. چند احتمال بود كه عرض كرديم؛ و اساس فهم بعضى از اين مسائل، اين است كه انسان رابطه ما بين حق و خلق را بداند، كه اين، چه نحو رابطه‌اى است. البته ما اكثراً به طور طوطى‌وار يا با قدم برهان- آن قدم بالاترش مال كسان ديگر است- [تصوراتى داريم‌]. اين ربط موجودات به حق تعالى اين طور نيست كه موجودى به يك موجود ديگرى ربط داشته باشد، مثل ربط پدر به پسر، پسر به پدر. اين يك ربطى است كه موجودى مستقل به موجودى مستقل [دارد]؛ رابطه‌اى هم بينشان هست، ربط شعاع شمس به شمس، هم- با اينكه يك مرتبه بالاترى است- باز هم شعاع شمس با شمس يك غيريّتى دارد و ربط موجودى به يك موجود ديگر است. ربط قواى نفس مجرد به نفس هم يك مرتبه بالاتر از ربط شعاع شمس به شمس است؛ لكن در ربط قوه باصره به نفس، قوه سامعه به نفس هم يك نحو تغايرى، كثرتى هست؛ و اما ربط موجودات به مبدأ وجود، به حق تعالى را نمى‌شود از هيچ يك از اين انواع ربطى كه عرض كردم، حساب كرد. كتاب و…

  • تفسیر امام خمینی (ره)

      بِسْمِ اللَّه الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين كلام در اين بود كه اين بِسْمِ اللَّهِ جار و مجرور، به چه متعلق است؟ ما عرض كرديم يكى از احتمالات اين است كه بِسْمِ اللَّهِ اى كه در هر سوره‌اى هست، متعلق باشد به خود آن سوره، به آن چيزى كه در آن سوره مناسب است. مثل سوره حمد كه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ، اين حمد به اسم اللَّه [واقع مى‌شود]. روى اين زمينه كه احتمال [دارد] هر بِسْمِ اللَّهِ* در هر سوره‌اى معنايش غير بِسْمِ اللَّهِ* سوره ديگر [باشد]، هر سوره‌اى كه بِسْمِ اللَّهِ* دارد و متعلّق به آن چيز مناسبِ در آن سوره است؛ اين با بِسْمِ اللَّهِ* ديگرى كه در سوره ديگر است فرق مى‌كند. حال كه بنا بر اين شد كه بِسْمِ اللَّهِ مثلًا در «سوره حمد» متعلّق به «حمد» باشد، بايد ديد آن، چه اسمى است كه حمد به آن واقع مى‌شود؟ آن، چه اسمى است كه ظهور از براى حق است و حمد به آن‌ اسم واقع مى‌شود؛ و در سوره ديگر، مثلًا قُلْ هُوَ اللَّهُ آن، چه اسمى است كه با اللَّهُ أَحَدٌ و هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مناسب است. در فقه هم اين مسئله هست كه اگر چنانچه يك بِسْمِ اللَّهِ*…

  • تفسیر امام خمینی (ره)

      أعُوذُ بِاللَّه مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ محتمل است كه در تمام سوره‌هاى قرآن اين بِسْمِ اللَّهِ* ها متعلق باشد به آياتى كه بعد مى‌آيد، چون گفته شده است كه اين بِسْمِ اللَّهِ* به يك معناى مقدّرى متعلق است. لكن بيشتر به نظر انسان مى‌آيد كه اين بِسْمِ اللَّهِ* ها متعلق‌ باشد به خود سوره؛ مثلًا در سوره حمد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ: به اسم خداى تبارك و تعالى حمد براى اوست. اسم، علامت است؛ اينكه بشر براى اشخاص و براى همه چيز يك اسمى گذاشته است، نامگذارى كرده است، براى اين است كه اين علامت، يك شناسايى اسمى باشد، زيد را آدم بفهمد كى هست. اسماى خدا هم علامتهاى ذات مقدس اوست؛ و آن قدرى كه بشر مى‌تواند از ذات مقدّس حق تعالى اطّلاع ناقص پيدا كند از اسماى حق است. خود ذات مقدس حق تعالى يك موجودى است كه دست انسان از او كوتاه است. حتى دست خاتم النبيين كه اعلم و اشرف بشر است، از آن مرتبه ذات كوتاه است. آن مرتبه ذات را كسى نمى‌شناسد غير از خود ذات مقدس.آن چيزى كه بشر مى‌تواند به آن دسترسى پيدا كند اسماء اللَّه است، كه اين اسماء اللَّه هم…

  • تفسیر قرآن کریم – شهید بهشتی | قسمت پنجم «حق و حق پرستی»

      تفسیر آیه 165 سوره بقره «وَمِنَ الْنَّاسِ مَنْ يَتَّخِذَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ‏» ترجمه و بعضى از مردم كسانى هستند كه معبودهایى غیر از خداوند براى خود برمى گزینند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست مى دارند. امّا آنان كه ایمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشركان به معبودهاشان) شدیدتر است و آنها كه (با پرستش بت به خود) ستم كردند، هنگامى كه عذاب خدا را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمام نیروها، تنها به دست خداست و او داراى عذاب شدید است. نکته ها امام باقر علیه السلام مى فرماید: مراد از »دون اللَّه« و »انداد« در این آیه، بت ها نیستند، بلكه مراد پیشوایان ستمكار و گمراهند كه مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند. [497] از جهت ادبى نیز كلمه «هم» در «یحبّونهم»، براى انسان بكار مى رود، نه اشیاء. ریشه ى محبّت، كمال دوستى وجمال دوستى است. مؤمنان تمام كمالات و جمال ها را در خداوند مى بینند، لذا بیشترین عشق را به او ابراز مى دارند. عشق و محبّت مؤمنین، بر اساس شایستگى ولیاقت معشوق است وهرگز…

  • تفسیر قرآن کریم- شهید بهشتی | قسمت چهارم

      تفسیر آیه 251 سوره بقره «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَءَاتَهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ الْنَّاسَ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَلَمِينَ‏» ترجمه سپس آنها (طالوت و یاران او) به اذن خداوند، سپاه دشمن را درهم شكستند و داود (كه جوانى كم سن و سال، ولى مؤمن، شجاع و از یاران طالوت بود،) جالوت را (كه فرمانده سپاه دشمن بود) كشت، و خداوند حكومت و حكمت به او عطا نمود و از آنچه مى خواست به او آموخت. و اگر خداوند (فساد) بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نكند، قطعاً زمین را فساد مى گرفت. ولى خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد. نکته ها بر اساس روایات، داود علیه السلام بر اثر همین شجاعت و دلاورى به مقام نبوّت رسید و فرزندش سلیمان علیه السلام نیز از انبیاى الهى گردید. در روایات مى خوانیم كه رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: خداوند به خاطر یك مسلمان صالح، بلا را از صد هزار خانه از همسایگان دور مى كند. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت نمودند: «فلولا دفع اللّه الناس …» [675] با توجّه به آیات گذشته معلوم مى شود كه عوامل…

  • تفسیر قرآن کریم – شهید بهشتی | قسمت سوم

    تفسیر آیه 214 و 215 سوره بقره «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَآءُ وَالْضَّرَّآءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى‏ يَقُولَ الْرَّسُولُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ مَتَى‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلَآ إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» «يَسْئَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَمَى‏ وَالْمَسَكِينِ وَابْنِ الْسَّبِيلِ وَمَاتَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‏» ترجمه آیا گمان كردید داخل بهشت مى شوید وحال آنكه هنوز مانند آنچه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زیر و زبر شدند كه پیامبر و افرادى كه ایمان آورده و همراه او بودند، گفتند: یارى خدا چه وقت خواهد بود؟ آگاه باشید كه یارى خداوند نزدیك است. از تو مى پرسند چه چیز انفاق كنند؟ بگو: هر مالى كه (مى خواهید) انفاق كنید، براى پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان باشد. و (بدانید) هر كار خیرى كه انجام دهید، همانا خداوند به آن آگاه است. نکته ها «بأساء» سختى هایى است كه از خارج به انسان تحمیل مى شود، مثل جنگ و سرقت. و«ضرّاء» سختى هاى درونى است، مانند بیمارى، زخم وجراحت. این آیه یادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار…

  • تفسیر قرآن کریم – شهید بهشتی | قسمت دوم

     تفسیر آیه 160 سوره بقره آیه إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا الْتَّوَّابُ الْرَّحِيمُ‏ ترجمه مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمى گردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم. نکته ها براى گناه كتمان، همچون سایر گناهان، راه توبه و بازگشت باز است. امّا توبه ى واقعى، با پشیمانى قلبى و اصلاح عمل و بیان موارد كتمان صورت مى گیرد. توبه ى كسى كه نماز نخوانده آن است كه نمازهاى خود را قضا كند. توبه كسى كه مال مردم را تلف كرده آن است كه باید همان مقدار را به صاحبش برگرداند. در این مورد نیز كسى كه با كتمان حقایق، به دنیاى علم، اندیشه و نسل ها، خیانت كرده، فقط با تبیین حقایق و بازگوئى آنهاست كه مى تواند گذشته را جبران نماید. خداوند به شیطان فرمود: «انّ علیك لعنتى» [485] لعنت من بر تو. و در آیه بعد مى فرماید: «علیهم لعنة اللَّه…» پس كتمان كنندگان و شیطان، در یك ردیف هستند. 485) ص، 78. پيام ها 1- خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران، در هر شرایطى فراهم نموده…

  • تفسیر قرآن کریم- شهید بهشتی- قسمت اول

       تفسیر آیه 159 و 160 سوره بقره «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَتِ وَالْهُدَى‏ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّهُ لِلنَّاسِ فِى الْكِتَبِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّعِنُونَ‏ إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا الْتَّوَّابُ الْرَّحِيمُ»‏ ترجمه كسانى كه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدایت را نازل كرده ایم، با آنكه براى مردم در كتاب بیان ساخته ایم، كتمان مى كنند، خداوند آنها را لعنت مى كند و همه لعنت كنندگان نیز آنان را لعن مى نمایند. مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمى گردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم. نکته ها گرچه مورد آیه، دانشمندان یهود و نصارى هستند كه حقایق تورات و انجیل را براى مردم بیان نمى كردند، ولى جمله ى «یكتمون» كه دلالت بر استمرار دارد، شامل تمام كتمان كنندگان در طول تاریخ مى شود. چنانكه لعنت پروردگار نیز تا ابد ادامه خواهد داشت.كتمان حقّ مى تواند صورت هاى مختلفى داشته باشد، گاهى با سكوت و عدم اظهار حقّ، گاهى با توجیه و گاهى با سرگرم كردن مردم به امور جزئى و غافل ساختن آنها از…

دکمه بازگشت به بالا